رابطه انسان با خدا در سوره بقره
بقره به معنی گاو مادهاست. دلیل نامگذاری این سوره به این نام، این است که در آیات 67 تا 73 این سوره داستان فرمان خدا به بنیاسرائیل مبنی بر کشتن و ذبح کردن گاو، بیان شدهاست
محتویات سوره
این سوره از نظر اصول اعتقادی اسلام و بسیاری از مسائل عملی (عبادی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی) جامعیت دارد.[4] در این سوره:
- بحثهائی پیرامون توحید و شناسائی خدا مخصوصا از طریق مطالعه اسرار آفرینش آمدهاست.
- بحثهائی در زمینه معاد و زندگی پس از مرگ، مخصوصا مثالهای حسی آن مانند داستان ابراهیم و زنده شدن مرغها و داستان عزیر.
- بحثهائی در زمینه اعجاز قرآن و اهمیت این کتاب آسمانی.
- بحثهائی پیرامون داستان آدم و حوا و توبه? آنها
- بحثهائی پیرامون رزم و ماهیت نبرد در اسلام
- بحثهائی بسیار مفصل درباره یهود و منافقان و موضع گیریهای خاص آنها در برابر اسلام و قرآن.
- بحثهائی در زمینه تاریخ پیامبران بزرگ مخصوصا ابراهیم و موسی.
- بحثهائی در زمینه احکام مختلف اسلامی از جمله : نماز، روزه، حج، تغییر قبله، ازدواج و طلاق، احکام تجارت، احکام ربا، بحثهایی در زمینه انفاق در راه خدا، مسائل قصاص، تحریم قمار و شراب و قسمتی از گوشتهای حرام و احکام وصیت و مانند آن.
همچنین آیات آیه الکرسی در این سوره قرار دارد.
در این سوره آن چیزی که به وضوح مشاهده می شد بیان ویژگی متقین و پرهیزکاران است «الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَیقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ«3» (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.
وَالَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یوقِنُونَ«4» و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان میآورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.
یا أَیهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ«21» ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.
وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ وَلَا تَکُونُوا أَوَّلَ کَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَإِیای فَاتَّقُونِ«41» و به آنچه نازل کردهام [= قرآن] ایمان بیاورید! که نشانههای آن، با آنچه در کتابهای شماست، مطابقت دارد؛ و نخستین کافر به آن نباشید! و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید! (و به خاطر درآمد مختصری، نشانههای قرآن و پیامبر اسلام را، که در کتب شما موجود است، پنهان نکنید!) و تنها از من (و مخالفت دستورهایم) بترسید (نه از مردم)!
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ«42» و حق را با باطل نیامیزید! و حقیقت را با اینکه میدانید کتمان نکنید!
وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ«43» و نماز را بپا دارید، و زکات را بپردازید، و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید (و نماز را با جماعت بگزارید)!
کُتِبَ عَلَیکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیرًا الْوَصِیةُ لِلْوَالِدَینِ وَالْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ«180» بر شما نوشته شده: «هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر چیز خوبی [= مالی] از خود به جای گذارده، برای پدر و مادر و نزدیکان، بطور شایسته وصیت کند! این حقی است بر پرهیزکاران!»
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ«183» ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.
با توجه به آیات فوق در می یابیم که خدا ویژگی افرادی را بیان می کند که قصد ارتباط با او را دارند خدا از آنها این چنین انتظاراتی را دارد زیرا مقام انسان بسیار رفیع تر است از آنچه که فکر میکند و می تواند تصور کند زیرا که خدا در همین سوره خطاب به انسان می فرماید:
«وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ«30»
(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [= نمایندهای] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»
حال که به مقام انسان بر روی زمین آگاه شدیم چه خوب است با اعمالی که خدا در همین سوره آورده و انجام آن ، خود را به خدای خویش نزدیکتر سازیم تا بتوانیم از مواهب الهی بهره هرچه تمام تر را ببریم و مانند انسانهای گذشته ، مثل قوم بنی اسراییل (که داستانش به مفصل در این سوره آمده) که بر عهدی که با خدا بستند ثابت قدم نبوده و موجبات عذاب خدا را فراهم آوردند تا آنجا که خدا در قرآن نسبت به عهد انسانها می فرماید:
«أَوَکُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یؤْمِنُونَ«100» و آیا چنین نیست که هر بار آنها [=یهود] پیمانی (با خدا و پیامبر)بستند، جمعی آن را دور افکندند (و مخالفت کردند.) آری، بیشتر آنان ایمان نمیآورند.
ولی نمی بایست نا امید از لطف پروردگار شد زیرا خدا یاور مومنین است و همیشه و هرجا خواهان آنهاست.
«بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ«112» آری، کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند. (بنابر این، بهشت خدا در انحصار هیچ گروهی نیست.)
با خدا از در نیاز سخن بگویید و نماز به پا دارید تا لطف پروردگار نصیبتان شود و مانند مردم نادانی نباشید که خدا می فرماید:
«وَقَالَ الَّذِینَ لَا یعْلَمُونَ لَوْلَا یکَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِینَا آیةٌ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَینَّا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یوقِنُونَ«118» افراد ناآگاه گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمیگوید؟! و یا چرا آیه و نشانهای برای خود ما نمیآید؟!» پیشینیان آنها نیز، همین گونه سخن میگفتند؛ دلها و افکارشان مشابه یکدیگر است؛ ولی ما (به اندازه کافی) آیات و نشانهها را برای اهل یقین (و حقیقتجویان) روشن ساختهایم.
بلی، تمام هستی نشانه اوست به قول باباطاهر که الحق زیبا بیان فرمودند:
«به صحـرا بنگرم صحـرا تو بینم / به دریــا بنگرم دریــا تو بینم / بهرجا بنگرم کوه و در و دشت / نشان از قامت رعنا تو بینم»
اگر در راه خدا ناخواسته قدم در بیراه گذاشتید همانا مراقب اعمال خویش باشیم که خدا عذاب این گروه را این چنین مققر فرموده:
«إِنَّ الَّذِینَ یکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَینَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَینَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ«159» کسانی که دلایل روشن، و وسیله هدایتی را که نازل کردهایم، بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت میکند؛ و همه لعنکنندگان نیز، آنها را لعن میکنند؛
اما :
إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَینُوا فَأُولَئِکَ أَتُوبُ عَلَیهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ«160» مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک،) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند؛ آشکار ساختند؛) من توبه آنها را میپذیرم؛ که من تواب و رحیمم.
این است لطف پروردگار که شامل تمام جهانیان می شود . توبه ; بحث مفصلی دارد که برای شناخت و ارتباط خدا لازم است بدانیم زیرا از انسان غیر معصوم کمتر دیده شده که پایش به گناه آلوده نسازد امام نمی بایست نا امید شد زیرا که خدا تواب و رحیم است.
حدیث :) رسول اکرم صلى الله علیه و آله) :
اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لکِن فِى الشَّبابِ اَحسَنُ ؛ توبه زیباست، ولى از جوان زیباتر .
(کنز العمّال، ح 43542)
لذت استغفار و توبه ، به درگاه حق بسیار عظیم است آنطور که بزرگان و شعرای ما مفصل به آن پرداخته اند:
«بازا بازا ، هرآنچه هستی بازآ / گر کافر گبر و خود پرستی بازآ / این درگه ما درگه نومیدی نیست / صد بار اگر توبه شکستی بازآ » (ابوسعید ابوالخیر)
«پرسیدند که توبه چیست: گفت، آنکه گناه فرتموش کنی.، مرد گفت: توبه آنست که گناه فراموش نکنی! سهل گفت: چنین نیست که تو دانسته ای که ذکر جفا در ایا وفا ، جفا بود.» (تذکره الاولیا عطار)
گر کند در دشت حشر از من سال
|
|
آن عزیزی گفت فردا ذوالجلال
|
گویم از زندان چه آرند ای اله
|
|
کای فرو مانده چه آوردی ز راه
|
پای و سر گم کرده حیران آمده
|
|
غرق ادبارم ز زندان آمده
|
بنده و زندانی راه توم
|
|
باد در کف خاک درگاه توم
|
خلعتی از فضل درپوشی مرا
|
|
روی آن دارد که نفروشی مرا
|
در مسلمانی فرو خاکم بری
|
|
زین همه آلودگی پاکم بری
|
بگذری از هرچ کردم خوب و زشت
|
|
چون نهان گردد تنم در خاک و خشت
|
رایگانم گر بیامرزی سزاست
|
|
آفریدن رایگانم چون رواست
|
|
آنچه که مهم است به درگاه او رفتن است و طلب بخشش کردن است .( آن گنج سعادت که خدا داد به حافظ / از لطف دعای شب و ورد سحری بود)
نمی بایست روز و شب را بهانه قرار دهیم کاستی هرچه هست از ماست خدا چه زیبا فرموده:
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یحِیطُونَ بِشَیءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا یئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِی الْعَظِیمُ«255»
هیچ معبودی نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او هستند؛ هیچگاه خواب سبک و سنگینی او را فرانمیگیرد؛ (و لحظهای از تدبیر جهان هستی، غافل نمیماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست؛ کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! (بنابراین، شفاعت شفاعتکنندگان، برای آنها که شایسته شفاعتند، از مالکیت مطلقه او نمیکاهد.) آنچه را در پیش روی آنها [= بندگان] و پشت سرشان است میداند؛ (و گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یکسان است.) و کسی از علم او آگاه نمیگردد؛ جز به مقداری که او بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است؛ و علم و دانش محدود دیگران، پرتوی از علم بیپایان و نامحدود اوست.) تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهداری آن دو [= آسمان و زمین ]، او را خسته نمیکند. بلندی مقام و عظمت، مخصوص اوست.
خدا در آیه بعد زیبا میفرماید که در دین اکراهی قرار نداده و هرکس طالب دنیاست می تواند از آن بهره ببرد ولی در آخرت.... ولی گفته اگر کسی به نزد من آید خواهان او می شوم و او را غرق در خویش می نمایم.
اللَّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ«257» خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون میبرد. (اما) کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون میبرند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.
این کتاب الحق معجزه راستینی ست که در آن شکی نیست . باید قبول کنیم که اگر خدا را بخوانیم او هم مارا به سوی خویش می خواند از سختی ها و مصایب راه نباید ترسید و باید به خدا پنا برد.
لَا یکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَینَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ«286» خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمیکند. (انسان،) هر کار (نیکی) را انجام دهد، برای خود انجام داده؛ و هر کار (بدی) کند، به زیان خود کرده است. (مؤمنان میگویند:) پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن! پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده، آن چنان که (به خاطر گناه و طغیان،) بر کسانی که پیش از ما بودند، قرار دادی! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداریم، بر ما مقرر مدار! و آثار گناه را از ما بشوی! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیت کافران، پیروز گردان!
کلمات کلیدی :